هفته قبل از کریسمس توبی جونز را در بی بی سی ملاقات کردم. او در رادیو 4 بود تا بحث کند آقای بیتس علیه اداره پست. با حمایت از کمپین subpostmasters از سال 2015، من علاقه مند بودم که بدانم چگونه آنها چنین داستان طولانی، پیچیده و طاقت فرسایی را برای تلویزیون در زمان اصلی اقتباس کردند. گفت: خیلی خوب.
به او گفتم چقدر مشتاقانه منتظرش هستم و او گفت که از سال نو شروع می شود. فکر کردم، “موفق باشی.” می دانستم که بی بی سی برنامه ریزی کرده است خائنان و درام عالی جیمی دورنان توریست برای این اسلات رقابت قوی بود و من تصور می کردم که به دست آوردن مخاطب دشوار است.
من برای سال نو دور نبودم، اما به نگاه های پنهانی در شبکه های اجتماعی ادامه دادم تا ببینم در خانه چه می گذرد، به این امید که شریک زندگی ام را زیاد آزار ندهم. من یک شکست خورده بودم. چیزی که در فید من ظاهر شد آنقدر جذاب بود که به سختی توانستم تلفنم را زمین بگذارم. آقای بیتس نه تنها مخاطبان بسیار گستردهتری از آنچه من فکر میکردم به دست آورد، بلکه مردم را عمیقاً تحت تأثیر قرار داد و سپس آنها را عصبانی کرد.
البته او این کار را کرد، چه کسی از رنج این همه مردم بی گناه متاثر نمی شود و از ناتوانی در پاسخگویی به کسی برای گسترده ترین تخلف قضایی در تاریخ حقوقی ما عصبانی نمی شود؟ بعد از چند ساعت او تهدید می کرد که گوشی مرا به دریا می اندازد.
چرا یک درام تلویزیونی به چیزی دست یافت که سالها و سالهای مبارزات انتخاباتی و روزنامه نگاری نمونه نتوانستند؟ من فکر میکنم چون او داستان را شخصیسازی کرد، آن را نه از نظر فناوری اطلاعات، مراحل قانونی، تدارکات عمومی یا مسائل پارلمانی، بلکه از نظر اینکه زندگی بیعیب شما توسط بوروکراسی که به نظر میرسد به شما اهمیت زیادی میدهد نابود شود، ارائه کرد. پرواز؛ از افرادی که وظیفه مراقبت دارند که اشتباهات خود را می پوشانند و شما را در سلول زندان بیدار رها می کنند در حالی که به اسکی می روند. با شتاب روحشکنی که در پی جبران و تلافی است. من داستان را به خوبی می دانستم، اما وقتی به خانه رسیدم و مستقیماً آن را تماشا کردم، قبل از اولین استراحت تبلیغاتی اشکم در آمد.
آقای بیتس به قول سردبیران تلویزیون، «برش». ظرف چند روز، یک میلیون نفر طوماری را امضا کردند که در آن از پائولا ونلز، مدیر اجرایی سابق خواسته شد تا CBE اعطا شده برای خدمات را به اداره پست بازگرداند. او اطاعت کرد. صفحات اول پخش شد، وزرا به صندوق پست هجوم بردند، مدیران اداره پست و وکلای فوجیتسو.
کشیش ریچارد کولز
البته این فقط یک درام تلویزیونی نبود. آقای بیتس با تلاش فوق العاده فعالان و مفسران، حقوقدانان و نمایندگان مجلس در طول سالیان متمادی قطع شد. آنها استدلال پشت این داستان های شخصی را ساختند و آنها را به یک فراخوان قانع کننده برای اقدام تبدیل کردند. اگر جوایز پولیتزر در بریتانیای کبیر اهدا می شد، خبرنگاران این مجله و کاراگاه خصوصی شلیک خواهد شد.
جیمز آربوتنات، نماینده محافظهکار در هر دو مجلس، به کسانی که گرایشهای قبیلهای در سمت چپ دارند، حقیقتی ناخوشایند ارائه کرد: وابستگی حزبی نشانگر خدمات شایسته در این حماسه نیست. و – چشمگیرتر – مدیران فرعی پست و خانواده هایشان هستند که حاضر به دست کشیدن از مبارزه برای حقیقت و عدالت نشدند و ملت را به هیجان آوردند.
خب الآن کجاییم؟ خبر مهم این است که نخست وزیر قوانینی را اعلام کرده است اعتقادات متاثر شده معاون رئیس کل را کنار بگذارید. برخی گفتند که عدالت نه تنها باید سریع و مستحکم باشد و به اشتباهات دیرینه رسیدگی کند، بلکه باید بدون آسیب به اصول قانونی یا با بررسی ناکافی راه اندازی شود. از این گذشته، در قلب این رسوایی، عدم موفقیت در روند قانونی وجود دارد و با حذف زودهنگام سیستم آغاز شد.
• همچنین بخوانید: اطلاعات بیشتر از کشیش کولز در مورد رسوایی که او را در شب بیدار نگه می دارد.
• همچنین تماشا کنید: مستند رسوایی اداره پست ITV: The True Story.
• همچنین بخوانید: آنچه باید در مورد رسوایی Horizon بدانید.
این نگرانی مرا به سؤال پائولا ونلز، یکی از مدیران عامل سابق اداره پست، با سؤالاتی که باید پاسخ دهد، می آورد. پس از تبدیل ترازنامه از قرمز به سیاه، او در سال 2019 با درآمد هفت رقمی و CBE آن را ترک کرد.
شکاف بین پائولا ونلز، که پاداش و افتخار فراوانی دارد، و پائولا ونلز در چنین رسوایی عمومی، امروزه تقریباً غیرقابل تصور بزرگ به نظر می رسد. چگونه مردی که اداره پست را اداره میکرد، زمانی که این اداره علیه معاونان روسای کمپین مبارزه میکرد، میتوانست فقط به سمت مدیران غیراجرایی، رئیس یک تراست NHS و – شاید از همه سختتر – در کلیسای محلی که از سال 2006 به عنوان جانشین در آن خدمت میکرد، شناور شود. سال 2021؟
نمی دانم که آیا او در آنجا در فصل ششم کتاب میکاه نبی موعظه کرده است “و خداوند از تو چه می خواهد؟” انصاف را رعایت کنید و رحمت را دوست بدارید و با خدای خود فروتنانه قدم بردارید.» گزارش Second Sight در مورد شکست های Horizon و طرح میانجیگری را لغو کرد در سال 2015
اگر هیئت میدانست که Horizon غیرقابل اعتماد است و بنابراین باورهای مبتنی بر آن ناامن هستند، چرا دفن شد (بهجای «شناور»)؟ اگر این اتفاق افتاد، پس چرا تظاهر به اینکه هورایزن کار خود را انجام میدهد مهمتر از فشار دادن دکمه قرمز بود تا آزادی، معیشت و رفاه محکومان به اشتباه در اسرع وقت احیا شود؟
من فکر میکنم این ممکن است با ایمان کورکورانه به مدیریتگرایی، موفقیت کورکورانه تبدیل زیان به سود، آنقدر کورکننده باشد که چهرههای ارشد در سلسلهمراتب CofE از پائولا ونلز میخواهند تا سازمان در حال شکست خودمان را مدتها پس از اینکه متوجه شدیم اوضاع چقدر بد هستند، بازسازی کند. ساعتش اشتباه کرد
کشیش ریچارد کولز
من نمی خواهم در مورد پائولا ونلز ادامه دهم. او مطمئناً سؤالاتی برای پاسخ دادن دارد و ما مشتاقانه منتظر حضور او در مقابل نظرسنجی در بهار هستیم. اما من همچنین میخواهم بدانم که آیا سایر مدیران ارشد اداره پست، همراه با مدیران فوجیتسو و وزیران و مقامات وزارت بازرگانی و UKIG تلاش کردهاند منصفانه و با رحمت رفتار کنند. بسیاری از دکمه های قرمز فشار داده نشده اند.
پس از سپری شدن این لحظه از شدت، امیدواریم با ابطال محکومیت ها و ارائه غرامت موجودی مثبت بزرگ در حساب های شخصی زیردستان، استعلام گزارش خواهد شد. من انتظار دارم که نه تنها به اداره پست و همکارانش، بلکه به کل جامعه ما حرف های قدرتمندی برای گفتن داشته باشد. برای اتکای بیش از حد به سیستمهای بزرگ جدید فناوری اطلاعات، برای تلاش برای اجرای خدمات ضروری بیهزینه، برای اجتناب از نظارت صحیح نظارتی و – مهمتر از همه – برای اینکه مردم در اینرسی بوروکراسی دچار ضعف شوند، مانند بخشهای صدارت در دیکنزی لندن.
این فقط مدیران پست فرعی نیستند که توسط Horizon خراب می شوند. موارد دیگری نیز وجود دارد که کمتر شناخته شده اما کم رسوایی نیست، که در آن افراد بی گناه توسط سازمان های دولتی با فناوری اطلاعات مبهم و نظارت ضعیف شکار شده و گاه ویران شده اند. وجه مشترک همه آنها عدم توجه به تلفات انسانی ناشی از سیستم هایی است که سرمایه گذاری های مالی و مدیریتی زیادی را جذب کرده اند تا شکست بخورند.
نیازی نیست که منصوب شوید یا با صدای نبوی میکا هماهنگ شوید تا بدانید که آزار و اذیت بیگناهان و گذاشتن رنج آنها هرگز موجه نیست، صرف نظر از اینکه چقدر مخاطره برای شهرت، تعادل یا اعتماد نابجا به تکنولوژی وارد می کنیم. وظایف مورد نیاز آنها
من تقریباً هیچ چیز در مورد IT نمی دانم که چگونه یک سیستم بزرگ مانند Horizon در کنار هم قرار گرفته است، اما من انتظار ندارم که از همان ابتدا یا اصلاً کار کند. من نمیدانم چرا سیستم نمیتواند یک دکمه قرمز داخلی داشته باشد که زمانی که همه چیز خراب میشود، خود فعال میشود، نمیدانم چرا کسی در جایی مسئول بررسی مستقل هشدارها قبل از قربانی شدن افراد بیگناه نیست. به افسانه قابلیت اطمینان سیستم.
من چیزی در مورد اخلاق اداره سازمانها، چه بر مبنای سود و چه مبتنی بر ارزش، میدانم، و نقل قول زیر را از باجگزاری که شاگردش، سنت متی، از فصل 25 انجیل او است، حک میکنم.
و پادشاه به آنها پاسخ خواهد داد، ‘راستش را به شما میگویم، همانطور که با یکی از کوچکترین برادران و خواهرانم این کار را کردید، با من نیز چنین کردید.