You are currently viewing چرا X-Men الگوی فیلم جهش یافته بزرگ Animal Kingdom نبودند؟

چرا X-Men الگوی فیلم جهش یافته بزرگ Animal Kingdom نبودند؟


برای بسیاری از ما شنیدن کلمه “جهش یافته” غیرممکن است و نه بلافاصله به مردان ایکس فکر کنید. برای بیش از 60 سال، تیم جهش یافته مارول، موضوع کمیک، فیلم، نمایش، اسباب بازی و موارد دیگر، بر فرهنگ پاپ تسلط داشته است، به خصوص در چند دهه گذشته، این یک نکته معتبر است. بنابراین وقتی به شما می گویم وجود دارد فیلم جدید و عالی جهش یافته قرار ملاقات، ممکن است ابتدا فکر کنید که من در مورد آن صحبت می کنم ددپول در مقابل ولورین. من نیستم.

من در مورد صحبت می کنم قلمرو حیوانات، فیلمی قدرتمند، شاعرانه و خاطره انگیز توسط کارگردان توماس کیلی داستان این فیلم در دنیایی اتفاق می‌افتد که در آن برخی افراد به‌طور مرموزی شروع به تبدیل شدن به دورگه‌ای از خود و حیوانات کرده‌اند، این فیلم پدر و پسری را دنبال می‌کند که با یک مادر جهش‌یافته و در نهایت، خیلی چیزهای دیگر سر و کار دارند. در سینماهای منتخب و بر اساس تقاضا در جمعه و همراه با بالاترین توصیه ما، بنابراین io9 با کیلی در مورد آن صحبت کرد.

این نویسنده و کارگردان در یک گفتگوی ویدیویی با کمک یک مترجم توضیح دادند که چرا فکر می کند موضوع جهش یافته بسیار پیچیده تر از مردان ایکس است. ما همچنین در مورد اینکه چگونه او از این استعاره به عنوان آینه انسانیت ما استفاده کرد و همچنین طراحی موجود خیره کننده، فیلمبرداری لوکیشن، و اینکه چگونه این انسجام سطحی از واقع گرایی را اضافه کرد که فیلم های Cyclops، Wolverine و Storm هرگز نمی توانستند به آن دست پیدا کنند، صحبت کردیم. .

از مصاحبه با کیلی در زیر لذت ببرید و حتما آن را بررسی کنید قلمرو حیوانات 15 مارس در سینماها و بنا به درخواست.

Kayleigh سر صحنه.

Kayleigh سر صحنه.
تصویر: StudioCanal

Germain Lussier، io9: بنابراین با وجود بررسی عالی منمن حدس می زنم که اکثر خوانندگان من چیز زیادی در مورد آن نمی دانند قلمرو حیوانات. لطفا به من بگویید این ایده چگونه شکل گرفت.

توماس کیلی: من نوشتن فیلم را در سال 2019 با نویسنده همکارم پائولین مونیر شروع کردم. و چیزی که من دوست داشتم این ایده جهش بود، که از یک طرف به معنای بزرگ شدن، بالغ شدن می‌پردازد، اما همچنین امکان کاوش در جعبه سیاه رابطه والدین و فرزند و موضوع را فراهم می‌کند. از انتقال همچنین به ما اجازه می‌دهد ببینیم در جامعه‌ای که همه چیز زیر و رو شده است، جایی که ناگهان همه چیز خیلی سریع تغییر می‌کند و غرایز خاصی بیدار می‌شوند، چه اتفاقی می‌افتد. غرایز عشق بی قید و شرط، اما همچنین طرد و خشونت. و این راهی بود برای طرح این سوالات مهم در مورد اینکه چگونه همه ما با هم زندگی می کنیم و با هم کنار می آییم.

io9: باید اعتراف کنم، وقتی برای اولین بار در مورد این فیلم در جشنواره فانتستیک خواندم، اولین فکرم وقتی “جهش” را دیدم، “X-Men” بود. و من مطمئن هستم که بسیاری از افراد همین ارتباط را دارند. بدیهی است که این چیزی شبیه به آن نیست، اما چقدر، اگر وجود داشته باشد، قبل از اینکه خودتان به آنها حمله کنید، X-Men یا هر نوع جهش یافته دیگری در فرهنگ پاپ را دیده اید یا به آن فکر کرده اید؟

امیل جهش پیدا کرد.

امیل جهش پیدا کرد.
تصویر: StudioCanal

کیلی: من فکر می‌کنم استعاره هیبریداسیون بین انسان و حیوان به کمیک‌ها و مردان ایکس و دنیای مارول برمی‌گردد. روی دیواره غارهای ماقبل تاریخ دورگه های حیوان و انسان وجود دارد. بنابراین این یک داستان بسیار بسیار قدیمی است که به زمانی برمی گردد که ما هنوز فکر می کردیم متعلق به دنیای وسیعی هستیم که اکنون آن را طبیعت می نامیم. وقتی سینما به این موضوع هیبریداسیون پرداخت، اساساً در دو جهت پیش رفت. یک جهت آن هیولا است. انسان ها حیوان می شوند و در نتیجه هیولا می شوند. جهت دیگر این است که مردم توانایی ها یا قدرت های حیوانی را به دست گیرند و این آنها را به ابرقهرمانانی مانند مردان ایکس تبدیل می کند. جاه طلبی ما در اینجا این بود که شخصیت هایی داشته باشیم که نه هیولا باشند و نه ابرقهرمان. و بنابراین به محض اینکه یک شخصیت یک ویژگی یا ویژگی حیوانی به دست آورد، یک ویژگی یا ویژگی انسانی را از دست می دهد. و این باعث می‌شود که شخصیت‌های ما در ماهیتشان ناتمام بماند، که فکر می‌کنم هسته‌ی انسانیت ماست.

io9: وای، من آن را دوست دارم. من همچنین دوست دارم که این داستان در مقیاس جهانی گفته شود استقلال بلهشما تصمیم گرفتید واقعاً آن را متمرکز کنید و این داستان جهانی را در سطح شخصی با رابطه بین پدر و پسر تعریف کنید. چگونه تصمیم گرفته شد که این داستان را به این شکل روایت کنیم؟

فرانسوا (رومن دوریس) و امیل (پل کرچر)

فرانسوا (رومن دوریس) و امیل (پل کرچر)
تصویر: StudioCanal

کیلی: آنچه فیلمنامه و داستان فیلم را ساختار می دهد در واقع همین رابطه پدر و پسر است. و این در ابتدایی ترین سطح برای من جالب بود. این گونه است که والدین به فرزند خود نگاه می کنند و چگونه تغییر می کند. من فکر می کنم این جهانی ترین جنبه این جامعه است. روشی که جهش بر امیل تأثیر می گذارد، البته، استعاره ای از گذار به بزرگسالی، به بلوغ است. و چیزی که فرانسوا، پدر، باید در فیلم بیاموزد این است که اجازه دهد پسرش، فرزندش، تبدیل به چیزی شود که او نیاز دارد، و بنابراین یاد بگیرد که بدون او زندگی کند. این واقعاً محور فیلم است. سپس بخش‌های دیگری از فیلم وجود دارد که به سمت هیجان یا حتی وحشت بدنی حرکت می‌کند، و همچنین سعی کردیم واقعاً ببینیم که داستان فیلم از نظر سیاسی چه معنایی دارد. این جهش یافته ها چگونه در جامعه پذیرفته می شوند. اما حق با شماست که می گویید محور فیلم عشق بین پدر و پسر است و اینکه چگونه این عشق ما را تغییر می دهد.

io9: از بین این دو شخصیت، یکی از شخصیت‌هایی که بیشتر با او ارتباط داشتم، امیل بود، زیرا او شخصاً با تغییر تدریجی خود از انسان به حیوان برخورد می‌کرد. این به شیوه‌ای هوشمندانه و منطقی اتفاق می‌افتد، بنابراین من تعجب می‌کردم که چطور دنبال می‌کنید که قوس شخصیت در فیلم چگونه بازی می‌کند.

در ابتدا امیل رد می کند، اما در نهایت خود واقعی خود را می پذیرد.

در ابتدا امیل رد می کند، اما در نهایت خود واقعی خود را می پذیرد.
تصویر: StudioCanal

کیلی: برای من همه چیز از مادرش شروع می شود و می آید. وقتی فیلم اکران می شود، این جهش ها دو سال است که اتفاق می افتد و دنیا را متحول کرده است. و مادر امیل یکی از افرادی است که مستقیماً به این بیماری مبتلا می شود. و در ابتدای فیلم امیل مادرش را طرد می کند. و من فکر می کنم دلیلش این است که او معتقد است که مستحق یک نوجوانی عادی است، و این همان چیزی است که شخصیت های پدر و پسر را در تقابل با یکدیگر قرار می دهد، یعنی پدر مطلقاً می خواهد قبیله خود را کنار هم نگه دارد. او می خواهد که مادر در این خانواده بماند. بنابراین ما با امیل شروع می کنیم که آنچه غیر طبیعی است را رد می کند. او نابهنجاری مادرش را رد می کند.

اما مثل یک افسانه، بدترین کابوس همیشه به حقیقت می پیوندد. بنابراین، در نقطه ای که امیل تقریباً به نقطه ای می رسد که می خواهد مادرش برود، آن موقع است که شروع به جهش می کند. و در جهش خود او احساسات مثبت را پیدا خواهد کرد. رابطه او با زن جوان در فیلم با آنچه از جهش حاصل می شود فعال می شود. رابطه او با Birdman نیز به لطف جهش او است. جهش به او اجازه می دهد تا واقعاً شجاع شود. و این به آن اجازه می دهد تا سریعتر رشد کند. و از آن به بعد، به نظر می رسد که رابطه با پدر معکوس است، زیرا در ابتدا پدر سرشار از یقین است، اما امیل نه. و آنچه در نهایت اتفاق می افتد این است که امیل می داند کجا باید برود. و پدر در مورد همه چیز نامطمئن است. او امنیت ندارد. و آنچه در این لحظه به نظر من بسیار زیباست این است که شجاعت پسر الهام بخش پدرش است.

io9: حالا می‌خواهم کمی وارد طراحی این موجود شوم، زیرا نه تنها طراحی زیباست، بلکه اجرا هم عالی است. کمی در مورد روند کار به من بگویید. آیا این یک تحول سنتی با هنر مفهومی و مانند آن بود؟ چگونه تمام ظاهرهای مختلف را برای همه جهش یافته های فیلم ایجاد کردید؟

یکی دیگر از جهش یافته های عملی بزرگ فیلم.

یکی دیگر از جهش یافته های عملی بزرگ فیلم.
تصویر: StudioCanal

کیلی: خب، بر اساس فیلمنامه، با سازندگان کتاب های مصور و طراحان شخصیت شروع به کار کردیم. ما این کار را برای چند ماه انجام دادیم و سپس شروع به استفاده از آنچه در آن کار در انتخاب بازیگران داشتیم. ما سعی کردیم بازیگرانی را پیدا کنیم که اندام عجیب و غریب، بدن غیرعادی دارند یا روش های خاص و غیرعادی برای استفاده از بدن خود دارند. و سپس خیلی سریع، بحث بزرگ، سوال بزرگ این بود که چگونه به ترکیب فناوری خود دست پیدا کنیم. من نمی خواستم جلوه های 100% دیجیتال یا CGI داشته باشم. من می‌خواستم جلوه‌های فیلم ملموس، ارگانیک باشد و به همین دلیل تصمیم گرفتیم حداکثر افکت‌ها را روی صحنه اجرا کنیم. و ما متوجه شدیم که برای انجام این کار به ترکیبی از فناوری ها نیاز داریم. بنابراین ما همیشه به بازیگری تکیه می کنیم. همیشه یک بازیگر جلوی دوربین است. پروتزهای زیادی وجود دارد، جلوه های عملی زیادی روی مجموعه و سپس جلوه های دیجیتالی وجود دارد. ما همچنین تصمیم گرفتیم که به طور انحصاری در لوکیشن فیلمبرداری کنیم. بدون استودیو، بدون پرده سبز که فیلم را تا حد امکان طبیعی و واقعی کند.

io9: متأسفانه من را به آخرین سؤالم می رساند. عکسبرداری در لوکیشن چگونه رویکرد شما را به جلوه‌ها و لباس‌ها تغییر داد؟ مطمئناً این بدان معنی است که شما نمی توانید خیلی چیزها را پنهان کنید.

کیلی: با عکاسی در مکان های واقعی، شما دارای پوشش گیاهی واقعی و نور طبیعی هستید، و این به چیزها رنگ و کنتراست بسیار خاصی می دهد. بنابراین وقتی جلوه‌های واقعی‌تان را در مکان‌های واقعی می‌گیرید، به شما کمک می‌کند تا انسجام فیلم را پیدا کنید، به این معنی که به افکت‌ها و هر چیز دیگری به همان شیوه فکر می‌کنید. آنها بخشی از یک تصویر هستند، بر خلاف مراحل مختلف تولید که ممکن است با ماهها از هم جدا شوند، زمانی که شما افکت های پس از تولید را انجام می دهید. و چیزی که در مورد فیلمبرداری از لوکیشن های واقعی برای من جالب بود این است که شما در حال فیلمبرداری از چیزی هستید که زنده است. جنگل یک موجود زنده است. باد، نور، برگ های در حال سقوط، زمین. همه اینها استاندارد رئالیسم فیلم را بالا می برد. و در این مورد، وظیفه CGI آوردن بالاترین سطح باورپذیری به تصویر است. در حالی که هنگام عکاسی با صفحه سبز، CGI استانداردی را برای باورپذیری تعیین می کند. اگر در لوکیشن های واقعی فیلمبرداری کنم، من و گروهم این استاندارد را تعیین می کنیم. و این چیزی است که من ترجیح می دهم زیرا به من اجازه می دهد تا بر کاری که انجام می دهم کنترل داشته باشم.

به ما اعتماد کنید، کیلی می داند که دارد چه می کند. قلمرو حیوانات جمعه 15 مارس در سینماها و بنا به درخواست است.


اخبار io9 بیشتری می خواهید؟ ببینید چه زمانی باید منتظر آخرین اخبار باشید یک معجزه، جنگ ستارگانو پیشتازان فضا منتشر می شود، چه چیزی بعدی برای DC Universe در فیلم و تلویزیونو هر آنچه که باید در مورد آینده بدانید دکتر هو.



Source link